نگاه میکردم و گریه امان نداد که بمانم ... به جزیره خوش آمدی ... غمگین بودی...
برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 4
برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 29
برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 47
احساس یه درختی دارم که توی یه چاه کم اب رشد کرده و بزرگ شده
و برگاش سیاهه و میوش سیبیه که توش خونه
این درخت قرار بوده یه درخت با شکوفه های صورتی گیلاس توی یه جای سبز باشه
همینقدر تلخ
+چیزی که الان دلم میخواد اینه با همه ادمای اطرافم برم تو ازمایش بلکو
سر ده دقیقه ازمایش تموم میکنم
چقدر شیرین
غمگین بودی...برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 82
27 مرد زخمی
+ من میتونم حتی حال یکیشون خوب کنم؟
همه اونا یکین
غمگین بودی...برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 70
چقدر نگرانم
چقدر از همه چی ترسیدم و دیگه هیشکاری نمیتونم بکنم
از این حالت که حتی ترس توی چشمام روی عکسم توی لیوان چاییم پیداس بدم میاد
اینده من
من نترسون
لطفن
غمگین بودی...برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 54
شاید ما ریبوزوم های یه ملکول باشیم
شاید ادم های داستان یه نویسنده کتاب باشیم
شاید یه وبتون باشیم و هنوز به خود اگاهی نرسیدیم
شاید ایجا جهنم یه سیاره دیگست
و شاید بهشت یکی دیگه
شایدم ما خواب و وهم توهم باشیم
شاید این زندگی چندممونه و زندگی های قبلیمون یادمون نمیاد
شاید فرشته بودیم و بخاطر گناهی اینجاییم
شایدم فقط ادمیم
+شاید زندگی واقعی ما توی جزیرس و این زندگی یه خوابه
غمگین بودی...برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 57
زندگی یه مسعله دینامیک فیزیکه که باید حلش کرد
مشکل اونجاشه که ما فقط ۴ سالمونه
۴ ساله های بی گناه
اخرشم بخاطر بلد نبودن مجازات و تنبیه میشیم
+ولی
کاش قدمی برمیداشتی
می امدی
میدیدی چه کرده ای
میفهمیدی سخت نیست
غیر قابل تحمل است
تحمل زندگی ما ادم ها
غمگین بودی...
برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 43
تو گریه های منو میبینی
و من درد کشیدن های تورو
هر دو توی جزیره ایم
ولی فقط میتونیم همو نگاه کنیم
بعضی وقتا دوست داشتم میشد بغلت کنم و بگم اشکالی نداره
ولی پاهام با زنجیر قفل شده به درختی اینور جزیره و فقط میتونم نگات کنم
نمیتونم بیام
ولی میتونم بهت بگم
پس بلند میگم اشکالی نداره
تموم میشه
یه روزی همش تموم میشه
+ پی نوشتم : به امید اون روز
غمگین بودی...برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 52
برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 108