غمگین بودی

ساخت وبلاگ

نگاه میکردم و گریه امان نداد که بمانم ... به جزیره خوش آمدی ... غمگین بودی...
ما را در سایت غمگین بودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 4 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 20:41

در  جزیره ام نشسته بودم که صدایم زدن"تنهایی بس است زندگی دو نفری معنی میدهد"دست و پا زدم که مرا نبرید من هنوز نه زندگی را میدانم یعنی چه و نه دو نفری را خندیدند و بردندم و خودشان هم رفتند من ماندم و دنیایی از سوال این عشق است؟دو نفر باهم یعنی این؟و با عقل کودکانه خودم جواب دادم بلهو کاش جوابم این نبود "بله" دادم به خیال خودم به خوشبختی و در واقعیت به بدبختی که دست  و پا میزد خودش را زودتر نشان دهد چند روزی بیشتر دوام نیاورد خیال خوش کودکانه امحالا نوبت بدبختی بود که روی صحنه زندگی ام هنر نمایی کند و نوبتش شد و من شدم اینه عبرت همه عشق نبود عزیز من همان هایی که میگفتند عاشق شو گفتند دل بکن و بدون منتظر جواب من ماندن باز مرا اوردند و در گوشه جزیره ام رها کردند و رفتند حالا من اینجا گوشه جزیره افتاده ام و تویی که این را میخوانی چشماهیت را بشور مبادا این سرنوشت شوم ان هارا هم بگیرد+حتی نمیتونم از اینجا خودم برسونم توی کلبه ام...اینجا دیگه واقعن تنهام نقاش جزیره ام رفته من و خودم...  + |جمعه هجدهم تیر ۱۴۰۰ | 2:46 | | غمگین بودی...ادامه مطلب
ما را در سایت غمگین بودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 29 تاريخ : شنبه 4 تير 1401 ساعت: 0:16

+شایدم اونی که میره دلی براش نمونده که تنگ بشه-  دلی براش نمونده !؟  نمیدونمشاید ... !!!-  تا حالا کسی و ترک کردی ؟  + نهولی بارها ترک شدم شایدم من ترک نشدممن بودم که ترک کردمنمیشه در این مورد عادلانه حرف زد هیچ وقت مقصر واقعی رو نمیشه پیدا کردشاید چیزی رو که من ترک شدن میدونمیکی دیگه فقط یه انتخاب اشتباه بدونهو چیزی رو که من یه انتخاب اشتباه میدونمیکی دیگه ترک شدن بدونهبه نظرم ترک کردن یعنی رفتن بی بازگشتاما واقعا اونایی که رفتن واقعا رفتن ؟یادت باشه فیزیکشون شاید نباشه اما خاطره هاشون بوی عطرشونهمیشه مونده اینکه یاد کسی برای همیشه بمونهاونم‌ واقعا مارو ترک کرده ؟ یعنی مفهومِ بودن فقط بودِن فیزیک و جسمِ ؟یا بودن ...مجموعه ای از چیزهای مادی و معنویه ؟به نظرم بودن بیش از این چیزهاست هیچ کس هیچ وقت نمیره حتی زمانی که میخوای فراموشش کنی همین تلاش برای فراموشی شاید معنی بودن بدهاصلا شاید ترک کردن معنی تموم شدن بدهاما هر دو میدونیم هیچ کس هیچ وقت تموم نمیشهحتی زمانی که انکارش کنیم چون همین انکاریعنی تموم نشده ... !!!ترک کردنی که بین خنده هات مکث بندازهبه یه نقطه خیره ت کنه یهو یه سکته بشه بین شادی هاتترک کردن نیست یه جور تاوان بودنیه که تموم نمیشهگفتی اگر دوستمان داشتند نمی رفتند ؟شاید چون دوستمان داشتند رفتند !اصلا چرا باید هر کسی را که دوست داریمحتما دوستمان داشته باشد و نرود ؟این چه قانون مسخره ایستکه همه را در بند کرده استهمیشه یکنفر دوست داشتن را القا میکند و دیگری فقط یک توهم استمثل دو ذره  که یکی خنثی و دیگری بار دار استدر مجاورت هم، ذره ی خنثی هم بار دار می شودو ای غمگین بودی...ادامه مطلب
ما را در سایت غمگین بودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 47 تاريخ : شنبه 4 تير 1401 ساعت: 0:16

احساس یه درختی دارم که توی یه چاه کم اب رشد کرده و بزرگ شده

و برگاش سیاهه و میوش سیبیه که توش خونه

این درخت قرار بوده یه درخت با شکوفه های صورتی گیلاس توی یه جای سبز باشه 

همینقدر تلخ 

+چیزی که الان دلم میخواد اینه با همه ادمای اطرافم برم تو ازمایش بلکو 

سر ده دقیقه ازمایش تموم میکنم 

چقدر شیرین

غمگین بودی...
ما را در سایت غمگین بودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 82 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:32

27 مرد زخمی

 

 

+ من میتونم حتی حال یکیشون خوب کنم؟

همه اونا یکین 

غمگین بودی...
ما را در سایت غمگین بودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 70 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:32

چقدر نگرانم 

چقدر از همه چی ترسیدم و دیگه هیشکاری نمیتونم بکنم 

از این حالت که حتی ترس توی چشمام روی عکسم توی لیوان چاییم پیداس بدم میاد 

اینده من 

من نترسون

لطفن 

غمگین بودی...
ما را در سایت غمگین بودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:32

شاید ما ریبوزوم های یه ملکول باشیم 

شاید ادم های داستان یه نویسنده کتاب باشیم 

شاید یه وبتون باشیم و هنوز به خود اگاهی نرسیدیم 

شاید ایجا جهنم یه سیاره دیگست

و شاید بهشت یکی دیگه

شایدم ما خواب و وهم توهم باشیم 

شاید این زندگی چندممونه و زندگی های قبلیمون یادمون نمیاد

شاید فرشته بودیم و بخاطر گناهی اینجاییم

شایدم فقط ادمیم 

+شاید زندگی واقعی ما توی جزیرس و این زندگی یه خوابه 

غمگین بودی...
ما را در سایت غمگین بودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 57 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:32

زندگی یه مسعله دینامیک فیزیکه که باید حلش کرد

مشکل اونجاشه که ما فقط ۴ سالمونه

۴ ساله های بی گناه 

اخرشم بخاطر بلد نبودن مجازات و تنبیه میشیم 

 

+ولی

کاش قدمی برمیداشتی 

می امدی

میدیدی چه کرده ای

میفهمیدی سخت نیست 

غیر قابل تحمل است

تحمل زندگی ما ادم ها

 

غمگین بودی...
ما را در سایت غمگین بودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:32

تو گریه های منو میبینی

و من درد کشیدن های تورو 

هر دو توی جزیره ایم

ولی فقط میتونیم همو نگاه کنیم 

بعضی وقتا دوست داشتم میشد بغلت کنم و بگم اشکالی نداره

ولی پاهام با زنجیر قفل شده به درختی اینور جزیره و فقط میتونم نگات کنم 

نمیتونم بیام 

ولی میتونم بهت بگم 

پس بلند میگم اشکالی نداره 

تموم میشه 

یه روزی همش تموم میشه 

 

+ پی نوشتم : به امید اون روز 

غمگین بودی...
ما را در سایت غمگین بودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 52 تاريخ : پنجشنبه 18 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:32

دوستی که چند سال پیش باعث کلی مشکلات الان زندگیم بود و بخشیده بودم و یکماه پیش رفتم دنبالش از ته دلم بخشیده بودمش و شاید اینکه هیچ دوست دیگه ایی نداشتم هم بی تاثیر نبود ولی دلم میخواست حداقال باهام مهربون باشه یجوری باهام برخورد میکنع انگار من در حقش کوتاهی کردم چقدر احمقم بدم اومد ازش... لعنت به هنه چی غمگین بودی...
ما را در سایت غمگین بودی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ourisland بازدید : 108 تاريخ : شنبه 11 خرداد 1398 ساعت: 22:32